معنی عارض شدن عارض شدن ((~. شُ دَ)) پیش آمدن، رخ دادن، شکایت کردن، دادخواهی کردن پیش آمدن، رخ دادن، شکایت کردن، دادخواهی کردن تصویر عارض شدن فرهنگ فارسی معین