جدول جو
جدول جو

معنی عارض

عارض
((رِ))
عرض کننده، سالار، لشکر و سپاه، شکایت کننده، شاکی، چهره، رخسار، پیشامد، حادثه
تصویری از عارض
تصویر عارض
فرهنگ فارسی معین