جدول جو
جدول جو

معنی ظلامه

ظلامه((ظُ مَ یا مِ))
دادخواهی، مظلمه، آن چه به زور ستانده شود، ستم، ظلم
تصویری از ظلامه
تصویر ظلامه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ظلامه

ظلامه

ظلامه
ستم کردن، دادخواهی کردن مظلمه، آن چه بزور ستده باشند، ستم ظلم. داد خواهی، ستم، به ستم داده به زور داده
فرهنگ لغت هوشیار

ظلامه

ظلامه
دادخواهی، از کسی نزد حاکم یا قاضی شکایت بردن و درخواست دفع ظلم کردن، تظلم
ظلامه
فرهنگ فارسی عمید