جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ظعن

ظعن

ظعن
رفتن. کوچ کردن. از جائی به جائی شدن:
او نیفتد درگمان از طعنشان
او نگردد دردمند از ظعنشان.
مولوی
لغت نامه دهخدا

سعن

سعن
مشک بزرگ، پیه چربی، می ناب دول چرمینه، سایبان بام سایه پوش بام
سعن
فرهنگ لغت هوشیار