جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طیطو

طیطو

طیطو
سیاخوت ک گونه ای مرغابی یلوه تیتو نوعی مرغابی، نوعی مرغ سنگخوار قسمی از قطا که بلند پاست
فرهنگ لغت هوشیار

طیطو

طیطو
نوعی از مرغابی باشد، و طیتو نیز گفته اند، (برهان) (آنندراج)، مرغ آبی، (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) :
پادشا سیمرغ دریا را ببرد
خانه و بچه بدان طیطو سپرد،
رودکی،
و در حاشیۀ برهان چ معین آمده است: طیطو، طیطوی = تیتو، از سانسکریت ’تیتیبها’ (مرغی است)، این کلمه توسط برزویه مترجم کلیله و دمنه به پهلوی، وارد زبان مزبور شد و در فارسی بصورت تیتو درآمد، نوعی طیطوی، قطای بلندپا، سنگخوارک
لغت نامه دهخدا

طبطو

طبطو
این واژه را شاد فراهم آورنده فرهنگ آنندراج از برهان قاطع بر گرفته و آن را که گونه ای از مرغابی است تازی دانسته گمان می رود واژه پارسی باشد تبتو مرغابی کفچه نوک چبراک (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار

طیطوی

طیطوی
تیتو مرغ آبی سنگخوار یلوه پرنده ایست از راسته طوطیان که دارای پرهایی سبز و زرد و قرمز زیبایی است و دارای نوک قوی و ضخیم و منقار بالایی بسیار خمیده و قرمز رنگ دو انگشت در جلو و دو انگشت در عقب دارد. طوطی از پرندگان نواحی استوایی است و در افریقای غربی و هندوستان و هندو چین فراوان است و به سبب زبان عضلانی که دارد می تواند به آسانی اصوات را تقلید کند. در آمریکای جنوبی نیز گونه های مختلف طوطی فراوانند. یا طوطی زرین نفس. قلم. یا طوطی صاحب سلامت گو. طوطی که او را تعلیم داده باشند که چون صاحب خود یا بزرگی را بیند بگوید صاحب سلامت: در میان نو خطان باقی همه نیرنگ تست طوطی صاحب سلامت گو خط شبرنگ تست. (ملا قاسم مهدی) یا طوطی صحرا. سبزه. نوعی مرغابی، نوعی مرغ سنگخوار قسمی از قطا که بلند پاست
فرهنگ لغت هوشیار

طبطو

طبطو
نام نوعی از مرغابی باشد. (برهان). مصحف طیطو. محمد قزوینی نوشته اند: گویا مصحف طیطو باشد. رجوع به طیطو شود
لغت نامه دهخدا