جدول جو
جدول جو

معنی طی الارض

طی الارض((طَ یُّ لْ اَ))
نوعی کرامت خاص اولیا و عارفان و آن پیمودن مسافت زیادی است در مدتی کم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با طی الارض

طی الارض

طی الارض
گیتی نورد نوعی از معجزه و کرامت آن چنانست که بجای طی کردن طول مسافتی زمین در زیر پای وی پیچیده گردد و در مدتی اندک بمقصد رسد نوعی معجزه و کرامت که بجای رفتن آدمی زمین در زیر پای وی بتندی پیچیده شود و او را بمقصد خویش هر چند دور باشد در مدتی بسیار کم رسد
فرهنگ لغت هوشیار

طی الارض

طی الارض
نوردیدن زمین. نوعی کرامت که بجای گام برداشتن و رفتن زمین در زیر پای آدمی بتندی پیچیده شود و او بمقصد خویش هرچند دور باشد در مدتی بسیار کم رسد: و یذکر ان الارض تطوی له (میمون القداح) فیمضی الی این احب فی اقرب مده. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

حق الارض

حق الارض
حقی که بمالک زمین دهند برای کشت یا چرانیدن مواشی یا مرور و امثال آن
فرهنگ لغت هوشیار

حق الارض

حق الارض
حقی که بمالک زمین دهند برای کشت یا چرانیدن مواشی یا مرور و امثال آن
لغت نامه دهخدا

زیت الارض

زیت الارض
ماذریون سیاه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به ماذریون شود
لغت نامه دهخدا