معنی طرح کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی طرح کردن
- طرح کردن
((~. کَ دَ)) - دور انداختن، چیزی را به قهر نزد کسی انداختن، پی افکندن، نقشه کاری را کشیدن دور انداختن، چیزی را به قهر نزد کسی انداختن، پی افکندن، نقشه کاری را کشیدن
تصویر طرح کردن
فرهنگ فارسی معین