جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طرجهاله

طرجهاله

طرجهاله
طرجهاره پارسی تازی گشته ک ترچهاره پنگان رویین جام رویین، پیاله جامک پنگانچه، تگاو (قیف)
فرهنگ لغت هوشیار

طرجهاله

طرجهاله
پنگانچه. کاسۀ خرد. (منتهی الارب). طرجهاره. (آنندراج). قیف. فنجانه. تکاو. طرجهاره، نوعی از پنگانهای روئین است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). طرجهاره. این کلمه معرب ’ترکهار’ است. (دزی ج 2 ص 30)
لغت نامه دهخدا

طرجهاره

طرجهاره
طرجهاره پارسی تازی گشته ک ترچهاره پنگان رویین جام رویین، پیاله جامک پنگانچه، تگاو (قیف)
فرهنگ لغت هوشیار

طرجهاره

طرجهاره
کاسه مانندی است که آب خورند به وی. (منتهی الارب) (آنندراج) آوند می. ج، طرجهارات. (مهذب الاسماء). قمع، پنگانچه. (منتهی الارب) (آنندراج). سومله. بوقاله. قیف. فنجانه. طرجهاله، نام آلتی از آلات ساعت. (مفاتیح خوارزمی). رجوع به طرجهاله شود
لغت نامه دهخدا

طرجاله

طرجاله
حصنی است از حصون اقلیم بجایه در اسپانیا. (الحلل السندسیه ج 1 ص 75)
لغت نامه دهخدا

اردهاله

اردهاله
طعامی است مانند کاچی که در ایام قحط از آرد پزند و او را تاله و ارتاله و ارداله نیز گویند و بعربی سخینه گویند. بیشتر مردم فقیر میخورند. (شمس اللغات). آردهاله. آردوله. اردوله
لغت نامه دهخدا