جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طرازگر

طرازگر

طرازگر
آرایش دهنده. پیرایش کننده. (آنندراج). نگارگر جامه. و رجوع به فرهنگ شعوری ص 167 شود
لغت نامه دهخدا

سرازیر

سرازیر
دارای سراشیبی، سرنگون، مقابلِ سربالا، رو به پایین
سرازیر شدن: در سراشیبی رفتن، رو به پایین رفتن، سرنگون شدن
سرازیر کردن: جاری کردن، سرنگون کردن، واژگون ساختن
سرازیر
فرهنگ فارسی عمید

آغازگر

آغازگر
آنکه کاری را شروع کند، آغاز کننده، در ورزش در اسب دوانی، کسی که فرمان حرکت به سوارکاران می دهد
آغازگر
فرهنگ فارسی عمید