معنی طبله کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی طبله کردن
- طبله کردن((~. کَ دَ))
- باد کردن و برآمدن گچ یا رنگ در اثر رطوبت یا علل دیگر
تصویر طبله کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با طبله کردن
طبله کردن
- طبله کردن
- آماسه کردن باد کردن گچ یا گل بر دیوار زبانزد ساختمانی آماس کردن گچ و امثال آن و فاصله پیدا شدن میان آن با دیوار یا سقف که مقدمه افتادن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
طبله کردن
- طبله کردن
- آماس کردن گچ و امثال آن و فاصله پیدا شدن میان آن با دیوار یا سقف که مقدمۀ افتادن باشد. جدا شدن و آماس کردن و گونه شدن گچ یا کاهگل بنا
لغت نامه دهخدا
تبله کردن
- تبله کردن
- تبله شدن گچ یا کاهگل. برآمدن از جا. جدا شدن و ریختن
لغت نامه دهخدا