معنی ضمان ضمان ((ضَ)) پذیرفتن، بر عهده گرفتن وام دیگری را، ضمانت، ملتزم شدن به این که هرگاه کسی به عهد خود وفا نکرد از عهده خسارت برآید پذیرفتن، بر عهده گرفتن وام دیگری را، ضمانت، ملتزم شدن به این که هرگاه کسی به عهد خود وفا نکرد از عهده خسارت برآید تصویر ضمان فرهنگ فارسی معین