جدول جو
جدول جو

معنی ضمان

ضمان
((ضَ))
پذیرفتن، بر عهده گرفتن وام دیگری را، ضمانت، ملتزم شدن به این که هرگاه کسی به عهد خود وفا نکرد از عهده خسارت برآید
تصویری از ضمان
تصویر ضمان
فرهنگ فارسی معین