معنی صینیه - فرهنگ فارسی معین
معنی صینیه
صینیه((یَّ))
مؤنث سینی، انواع ظروف از صحن، قدح، صراحی و غیره که در قدیم از چین وارد می شد
تصویر صینیه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با صینیه
صینیه
صینیه
سینی از آوندها مونث صینی انواع ظروف از صحن قدح صراحی و غیره که در قدیم از چین وارد می شد
فرهنگ لغت هوشیار
صینیه
صینیه
اوانی صینیه، ظروف چینی است. ج، صوانی. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
بینیه
بینیه
دهی از دهستان ارنگه بخش کرج شهرستان تهران است. و 185 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
قینیه
قینیه
دهی بوده مقابل باب الصغیر شهر دمشق که اینک بصورت باغستان هایی درآمده است. گروهی از دانشمندان در آنجا سکونت گزیده اند. (از معجم البلدان). رجوع به قینه شود
لغت نامه دهخدا
عینیه
عینیه
گیاهی است که آن را باریکلومانن نامند. رجوع به باریکلومانُن شود. در مخزن الادویه آمده است که عینیه به لغت اندلس، رعی الحمام است. رجوع به رعی الحمام شود
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.