معنی صیغه سازی صیغه سازی درآوردن کلمه به صورت های گوناگون طبق قواعد صرف تصویر صیغه سازی فرهنگ فارسی معین
صیغه سازی صیغه سازی عمل صیغه ساز. بیان کردن اصل کلمه و چگونگی گرفتن صورت دوم از آن: ضرب در اصل الضرب بود مصدر بود خواستیم فعل ماضی بنا کنیم الف و لام را از اولش برداشتیم را و با را فتحه دادیم ضرب شد.. لغت نامه دهخدا
صیغه ساز صیغه ساز آن که کلمه را مطابق قواعد صرف به صورتهای گوناگون در آورد تامعانی مختلف دهد فرهنگ لغت هوشیار
صیغه ساز صیغه ساز آنکه صیغه سازد. آنکه کلمه را مطابق قواعد علم صرف و دستور زبان بصورتهای گوناگون درآورد تا معانی مختلف دهد لغت نامه دهخدا
صحنه سازی صحنه سازی آراستن صحنه نمایش یا فیلم با دکورهای مناسب، مجازاً به معنی ایجاد کردن وضعی ساختگی برای رسیدن به منظوری خاص فرهنگ فارسی معین
صحنه سازی صحنه سازی شغل و عمل صحنه ساز، کنایه از ایجاد وضع و حالتی دروغی و ساختگی برای جلب توجه دیگران فرهنگ فارسی عمید