معنی صیاغت
صیاغت
((غَ))
ریخته گری، زرگری
تصویر صیاغت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با صیاغت
صیاغت
صیاغت
زرگری، زیورآلات، زر ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
صیاغت
صیاغت
زرگری، ریخته گری
فرهنگ فارسی عمید
صیاغت
صیاغت
صیاغه. زرگری. زرگری کردن. رجوع به صیاغه شود
لغت نامه دهخدا
صیانت
صیانت
نگهداری
فرهنگ واژه فارسی سره
صباغت
صباغت
رنگرزی
فرهنگ لغت هوشیار
صیانت
صیانت
حفظ کردن، نگه داشتن، پرهیزکاری
فرهنگ فارسی عمید
صیانت
صیانت
حفظ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
صیانت
صیانت
حفظ کردن، خویشتن نگاهداشتن، نگه داری
فرهنگ فارسی معین
صباغت
صباغت
رنگرزی
فرهنگ فارسی معین