معنی صناب بری - فرهنگ فارسی معین
معنی صناب بری
- صناب بری
- گونه ای تره تیزک که بدان تره تیزک صحرایی گویند
تصویر صناب بری
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با صناب بری
صناب بری
- صناب بری
- حشیشهالسلطان. حُرف یا نوعی از حرف. حرف السطوح. خرفق. خرفوق
لغت نامه دهخدا
نان بری
- نان بری
- عمل بریدن نان وقطعه قطعه کردن آن. یاکارد نان بری. کاردی که بوسیله آن نان رابقطعات تقسیم کنند، قطع جیره ومواجب کسی
فرهنگ لغت هوشیار