معنی صمت - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با صمت
صمت
صمت
خاموش بودن. (منتهی الارب) (ترجمان علامۀ جرجانی). خاموش شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). سکوت، بسته شدن زبان مریض. (منتهی الارب) ، خاموشی. (منتهی الارب) (دهار) (غیاث اللغات). مقابل ذکر
لغت نامه دهخدا
ذمت
ذمت
کفایت ضمانت، نتیجه ای که از تعهد حاصل شود، عهد پیمان ضمان زینهار یا اهل ذمه اهل کتاب از زردشتیان جهودان و ترسایان که در سرزمین مسلمانان زندگی کنند (با شروط ذمه)
فرهنگ لغت هوشیار
همت
همت
اراده، بلندطبعی، بلندنظری، جوانمردی، انگیزه و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف
فرهنگ نامهای ایرانی
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.