جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با صلف

صلف

صلف
گزاف گویی کردن، لاف زدن، گذشتن از حد خود در سخن گفتن و خودستایی، بی بهره شدن زن از شوهر
صلف
فرهنگ فارسی عمید

صلف

صلف
مرد لافی. ج، صَلافی، صُلَفاء، صَلِفین. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

صلف

صلف
خنور گران. (منتهی الارب) ، طعام بی مزه. (منتهی الارب) (دهار) ، خنور که آب کم برد. (منتهی الارب).
- سحاب صلف، ابر بسیاررعد کم باران. منه المثل: رب صلف تحت الراعده.
، کسی که تهدد کند و قیام بدان ننماید، بخیل مالدار بی خیر و مادح خود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

دلف

دلف
دلیر آهسته روی آهسته رفتن، جمع دلوف، آله ها، عقاب ها، ماده شتران گرانبار
فرهنگ لغت هوشیار