جدول جو
جدول جو

معنی صلاح کردن

صلاح کردن((~. کَ دَ))
هم فکری کردن، مشورت کردن
تصویری از صلاح کردن
تصویر صلاح کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با صلاح کردن

صلاح کردن

صلاح کردن
سکالیدن مشورت کردن رای زدن، مشورت کردن، رای زدن، تدبیر کردن
صلاح کردن
فرهنگ لغت هوشیار

صلاح کردن

صلاح کردن
مشورت کردن. رای زدن. تدبیر کردن: اکنون بازگرد تا من با وزیران خود صلاح کنم. (قصص الانبیاء). رجوع به صلاح شود
لغت نامه دهخدا

اصلاح کردن

اصلاح کردن
به سامان آوردن، سر و سامان دادن، درست کردن، تراشیدن یا کم کردن موی سر و صورت، نیکو کردن، صحیح کردن عبارت، درست کردن نوشته ای، مرمت کردن، تعمیر کردن، رفع اختلاف کردن، سازش دادن میان دیگران، آشتی کردن با هم
اصلاح کردن
فرهنگ فارسی عمید