جدول جو
جدول جو

معنی صلابت

صلابت((صَ بَ))
سخت و استوار شدن، استواری، مهابت
تصویری از صلابت
تصویر صلابت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با صلابت

صلابت

صلابت
سخت شدن استوار گشتن، سختی استواری محکمی، زفتی درشتی مقابل لینت، صولت مهابت مخوف بودن قدرت. سخت شدن، استواری
فرهنگ لغت هوشیار

صلابت

صلابت
مهابت، سختی، نیرو، اُستُواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان
پایداری، اِستِحکام، قَوام، تَأَثُّل، ثَقابَت، رَصانَت، اِتقان، اِشتِداد، رُستی، جَزالَت، ثُبوت
صلابت
فرهنگ فارسی عمید

صلابه

صلابه
سختی سخت شدن، زفتی درشتی، سر سختی، بیموری (مهابت)، سفتی بنگرید به صلبه
فرهنگ لغت هوشیار

خلابت

خلابت
خلابه. فریفتن بزبان. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به خلابه در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا