زنش آوا دار، سوی کناره، پرتگاه، دست بر دست زدن در پیوستن یا سودا، بال زدن دست بر دست دیگری زدن در بیع یا بیعت، زدن مرغ هر دو بال را که آواز بر آید، دست بر هم که آواز بر آید
آخر دماغ، کرانۀ هر چیزی، آب زرد که از چرم نو که بر آن آب ریخته باشند برآید، بوی دباغ، چرم ناپیراسته که از آن این آب تراود، آب که در مشک نو بوی گرفته و زرد شده باشد، آب که در مشک نو کرده بجنبانند تا زرد شود. (منتهی الارب). رجوع به مادۀ قبل شود