معنی صعب الوصول - فرهنگ فارسی معین
معنی صعب الوصول
- صعب الوصول((صَ))
- صعب الوصول کنایه از دارای امکان دستیابی دشوار
تصویر صعب الوصول
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با صعب الوصول
صعب الوصول
- صعب الوصول
- دشوار رس دشوار یاب دیر یاب آنچه که بسختی بدست آید دشوار رس دشوار یاب دیر یاب مقابل سهل الوصول
فرهنگ لغت هوشیار
صعب الوصول
- صعب الوصول
- دشواررس. دشواریاب. دیریاب. آنچه به آسانی وصول نشود
لغت نامه دهخدا
صعب الحصول
- صعب الحصول
- آنچه که سخت بدست آید دشواریاب مقابل سهل الحصول
فرهنگ لغت هوشیار
صعب الحصول
- صعب الحصول
- دشواریاب. چیزی که به آسانی بدست نیاید
لغت نامه دهخدا