معنی صراح
صراح
((صَ))
خالص
تصویر صراح
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با صراح
صراح
صراح
خالص
فرهنگ لغت هوشیار
صراح
صراح
خالص، ناب، سره، پاک، بی آلایش، بدون ظرف مثلاً وزن خالص
فرهنگ فارسی عمید
صراح
صراح
نوعی از ملخ که خورده میشود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صراح
صراح
خالص و بی آمیغ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صراح
صراح
پاک، خالص، ناب
متضاد: درد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
صباح
صباح
بامداد، صب ح، روز، نام دعائی منسوب به علی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
جراح
جراح
کرنتگر، کارد پزشک
فرهنگ واژه فارسی سره
ذراح
ذراح
شیرابه شیرآبکی آله کلو از جانوران آلاکلنگ
فرهنگ لغت هوشیار
صریح
صریح
روشن
فرهنگ واژه فارسی سره