صدید صدید زردآب. (منتهی الارب) (ربنجنی) (ترجمان علامۀ جرجانی) (غیاث اللغات) (مهذب الاسماء) : باز کافر خورد شربت از صدید هم ز قوتش زهر شد در وی پدید. مولوی. ، ریم. خون بریم آمیخته. خونابه. رطوبه سیاله... تستحیل الیها اللحم الفاسد. (بحر الجواهر) ، آب گرم دفزک، ناله، فریاد. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
صدید صدید بانگ و ناله کردن. (منتهی الارب). بانگ کردن. (دهار) (ترجمان علامۀ جرجانی) (تاج المصادر بیهقی) لغت نامه دهخدا
صدیق صدیق بنده خالص خداوند، بسیار راستگو و درستکار، لقب حضرت یوسف (ع) پسر یعقوب (ع) فرهنگ نامهای ایرانی