صبح پسین صبح پسین صُبحِ صادِق، هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، صُبحِ دُوُّم، فَجرِ صادِق، فَجرِ دُوُّم فرهنگ فارسی عمید
صبح جبین صبح جبین سپیدپیشانی و کنایه از سپیدچهره است از باب ذکر جزء و ارادۀ کل: تا کی آن صبح جبین ز آن نمکین لب تأثیر خنده از دور بداغ من مهجور زند. محسن تأثیر لغت نامه دهخدا
صبح پسین صبح پسین صبح دوم. بام دوم. صبح صادق: سینه چون صبح پسین خواهم درید کآفتاب آمد به پیشین ای دریغ. خاقانی. چون مشعله پیش بین موافق چون صبح پسین منیر و صادق. نظامی لغت نامه دهخدا