جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با صابوته

صابوته

صابوته
سابوته. زن پیر هفتادساله را گویند. (برهان قاطع). زن پیر بود به زبان آسیان (یعنی مردم آس) . قریع گوید:
مرا که سال به هفتادوشش رسید و رمید
دلم ز شلۀ صابوته و ز هرۀ تاز.
(از لغت فرس)
لغت نامه دهخدا

صابوره

صابوره
سنگه چیزی سنگین که در کرجی برای برابر نگاهداشتن آن بر آب به کار برند
فرهنگ لغت هوشیار

بابوته

بابوته
کوزۀ پرآب را گویند، و باین معنی باتوته هم آمده است. (برهان). کوزۀ پرآب را گویند. باتوته و بابوجه نیز دیده شده. (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا