جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با صاب

صاب

صاب
گیاهی شیردار و تلخ، هر درخت یا گیاهی که وقتی شاخه یا برگ آن را بشکنند، ماده ای شیر مانند از آن خارج شود
صاب
فرهنگ فارسی عمید

صاب

صاب
هر نباتی را گویند که آن را شیری باشد، یعنی در وقت بریدن و شکستن از آن چیزی برآید سفید، مانند شیر، (برهان قاطع)، درختی است که چون فشرده شود از او هیئت شیر آبی بیرون آید و اگر قطره ای از آن در چشم افتد، در نظر او چنان نماید که از آسمان شهاب سوی زمین می آید و در هوا درافشان شود و منبت او در اقصای بلاد شام است و طعم او تلخ بود، و ابوعبیده از اصمعی روایت کند که طعم صاب و سلع تلخ است و لیث گوید صاب عصارۀ درختی است که طعم او تلخ است، (ترجمه صیدنۀ ابوریحان)، گویند قثاءالحمار است، به تحقیق نوعی از یتوعات است، (اختیارات بدیعی)، و در نسخه ای دیگر از همین کتاب چنین آمده است: صابون الصاره (بجای صاب) و پس از آن آرد: گویند قثاءالحمار و گویند به تحقیق نوعی از یتوعات است، اسم عربی جمیعاشیای بسیار تلخ است و بر قثاءالحمار و بر نوعی از گیاه شیردار بسیار تلخ شامل است، (تحفۀ حکیم مؤمن) : از حلاوت مذاق، حلاوت شهد و شکر را در مرارت صاب و صبر یابد، (جهانگشای جوینی)، باران ریزان، (منتهی الارب)، و به صفاهانی سیب را که تفاح باشد صاب خوانند، (برهان قاطع)
جَمعِ واژۀ صابه، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

صاب

صاب
ابن ادریس، ابن ابی اصیبعه گوید: او طاطبن ادریس است، و صابئون به او منسوب اند، رجوع به ادریس شود، و شهرزوری در نزههالارواح گوید: طاطه، صاب پسرادریس است و حنفا که آنان را صابیون خوانند به وی منسوبند، از سخنان اوست: کسی که عقل ندارد، غضب را مغلوب خود نتواند کرد، پادشاه عاقل به رفق و مدارا به جایی رسد که به جور و صولت بدانجا نتواند رسید، پادشاه صاحب رأی باید به کردار مردان نگرد نه به جثۀ آنان و باید با آنکه توانایی دفع او ندارد مخالفت نکند، (ترجمه نزههالارواح)، قفطی در تاریخ الحکماء (ص 8) آرد که در سبب پرستش بتان گفته اند که صاب بن ادریس یا یکی از شاهزادگان بتان را بزرگ میشمرد و خدای خویش خواند به تقلید اسقلبیوس که صورتی از ادریس ساخته بود و آن را بزرگ میداشت
لغت نامه دهخدا

صبا

صبا
نسیم ملایمی که از طرف شمال شرق می وزد، پیام رسان میان عاشق و معشوق، نام یکی از شعب بیست وچهارگانه موسیقی قدیم، نام موسیقیدان معروف ایران
صبا
فرهنگ نامهای ایرانی

صائب

صائب
راست، درست، رسا، رساننده، نام شاعر نامدار قرن یازدهم در دوره صفویه (صائب تبریزی)
صائب
فرهنگ نامهای ایرانی