معنی شیخوخیت - فرهنگ فارسی معین
معنی شیخوخیت
شیخوخیت((ش یَُ))
پیر شدن، پیر ی، مرشد بودن
تصویر شیخوخیت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با شیخوخیت
شیخوخیت
شیخوخیت
شیخوخیه. پیری: در ایام شیخوخیت رقم کفران و سمت عصیان بر چهرۀ خویش کشیدن موجب ملامت و ندامت باشد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 39)
لغت نامه دهخدا
شیخوخیه
شیخوخیه
شیخوخه. پیرگردیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، خواجه شدن. (منتهی الارب). رجوع به شیخوخه شود
لغت نامه دهخدا
شیخوخت
شیخوخت
شیخوخه. شیخوخیت. پیری بعد از پنجاه سالگی تا آخر عمر. (از غیاث) (تاج المصادر بیهقی) : سن شیخوخت، سن ذبول. (یادداشت مؤلف) ، رهبری معنوی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.