جدول جو
جدول جو

معنی شیء

شیء((شَ یا ش))
آن چه که بتوان از آن اعلام و اخبار کرد، چیز، جمع اشیاء، مجهول (ریاضی)
تصویری از شیء
تصویر شیء
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شیء

شیل

شیل
سدی که در عرض رودخانه برای صید ماهی با چوب سازند، جمع (بسیاق عربی) شیلات
فرهنگ لغت هوشیار

شیق

شیق
سر کوه، گذر دشوار، سر نره، شکاف تنگ در کوه، خر سنگ، کوه دراز، مار ماهی آرزومند
فرهنگ لغت هوشیار