جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شمیم

شمیم

شمیم
اصفهانی. میرزامحمد حسین فرزند میرزاعبدالکریم. از گویندگان قرن دوازده هجری بود و اجدادش از شیراز به اصفهان آمدند. وی خط شکسته نیکو می نوشت و چندی از طرف نادرشاه به منصب قضای لشکرمنصوب گشت و پس از آن کلانتر اصفهان شد و هم در آن سال (1159) به حکم نادرشاه کشته شد. از اشعار اوست:
ز سوز عشق تو آنرا که نیم جانی هست
چو شمع تا نفس آخرش زبانی هست.
(از آتشکدۀ آذر و فرهنگ سخنوران)
حلی حلبی نحوی، علی بن حسن. متوفای سال 601 هجری قمری او راست: 1- انیس الجلیس فی التجنیس. 2-حماسه. (یادداشت مؤلف). و رجوع به علی شمیم شود
لغت نامه دهخدا

شمیم

شمیم
شم. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بوییدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (صراح اللغه) (غیاث) (المصادر زوزنی). انبوییدن. (دهار) (تاج المصادر بیهقی). رجوع به شم شود
لغت نامه دهخدا