نوعی غذا، طرز تهیه آن چنین است، گوشت را با نخود خیس کرده و پوست گرفته مانند آبگوشت بار کنند، پس از طبخ استخوان های آن را کشیده، مقداری مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت می پزند، آب آن که تمام شد، پیاز داغ روی آن داده زیره می پا
نوعی غذا طرز تهیه آن چنین است: گوشت سینه را با نخود خیس کرده و پوست گرفته مانند آبگوشت بار می کنند. پس از طبخ استخوان های آنرا کشیده مقدار مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت می پزند. آب آن که تمام شد پیاز داغ روی آن داده زیره می پاشند
نوعی غذا. طرز تهیۀ آن چنین است: گوشت سینه را با نخود خیس کنند و پوست گیرند و مانند آبگوشت بار کنند. پس از طبخ استخوانهای آنرا کشیده مقداری مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت میپزند. آب آن که تمام شد پیازداغ روی آن داده زیره میپاشند. (فرهنگ فارسی معین)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنۀ آن 606 تن. آب آن از چشمه. محصول عمده آنجا غلات و حبوب و سردرختی. صنایع دستی زنان فرش و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
رئیس و بزرگ پریها. شاه اجنه. قهرمانی که در افسانه ها و فلکلورایرانی نقش های مهم بعهده دارد و آن موجودی است افسانه ای که اصلش از آتش است و بچشم نیاید و غالباً نیکوکار است بعکس دیو که بدکار باشد. و در برخی از افسانه ها به نوعی از زنان جن که خوبروی باشد اطلاق گردد. - قصۀ شاه پریان، داستان و افسانۀ فرمانروای پریان. - دختر شاه پریان، دختر فرمانروا و سلطان پریان. - ، مجازاً، زنی سخت گرامی و عزیز. رجوع به پری شود