جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شلکک

شلکک

شلکک
ناودان، سوراخی که در ته دیوارها کنند تا آبهای کثیف و آب باران از آن بیرون رود
فرهنگ لغت هوشیار

شلکک

شلکک
سوراخی که در ته دیوارها کنند تا آبهای کثیف و چرکین و آب باران و جز آن از آن بیرون رود، ناودان. (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

شلیک

شلیک
رها کردن تیر، تخلیه اسلحه آتشی تخلیه اسلحه آتشی (توپ و تفنگ) رها کردن گلوله، آوای خروج گلوله از سلاح آتشین، آوای خنده شدید: شلیک خنده آن ها به گوش می رسید
فرهنگ لغت هوشیار

شلمک

شلمک
گیاهی است از تیره گندمیان که دارای خوشه هایی کوچکی می باشد، نباتی است یک ساله و دانه های آن مدت مدیدی قادرند که قوه نمای خود را حفظ کنند شلمک یکی از گیاهان خوب مراتع و در هر سال سه مرتبه میشود آن را درو کرد زوان دنقه شیلم چچم چچن
فرهنگ لغت هوشیار

شکلک

شکلک
اداء، دهن کجی، مسخره کردن ادا و اطوار با لب و لوچه و چشم و ابرو
شکلک
فرهنگ لغت هوشیار

شلکا

شلکا
گل سیاه و چسبنده که پا در آن بند شود، برای مِثال چو گرد آرند کردارت به محشر / فرومانی چو خر به میان شلکا (رودکی - ۵۱۹)
شلکا
فرهنگ فارسی عمید