جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شکهان

شکهان

شکهان
ترسان. (از فرهنگ فارسی معین). هراسان. ترسنده. بیمناک. (یادداشت مؤلف) :
سخن دراز شد این جایگه فروهشتم
گران شد و شکهانم من از گرانی بار.
ابوالهیثم احمد بن حسن جرجانی.
، نگران. مضطرب. پریشان. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

بکهان

بکهان
بکهاین. یک نوع غله که سنگ اشکن و سنگ اشکنک نیز گویند. (ناظم الاطباء) (از رشیدی). نوعی از غله است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا