جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شکمو

شکمو

شکمو
عبدالبطن. پرخور. شکم پرست. (ناظم الاطباء). در تداول عوام، که بسیار خوردن دوست دارد. بسیارخوار. که همواره خوردن خواهد. شکم پرست. شکمی. شکم پرور. شکم باره. شکم پرداز. پرخوار. شکم بنده. بطن. مبطان. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه شود، کلان شکم. (ناظم الاطباء). بزرگ شکم. شکم گنده. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

شکمی

شکمی
نومیدی، پاداش بخشش از واژگان دو پهلو منسوب به شکم، پوست شکم هر جانور که از آن پوستین سازند، شکم خوار شکمو
فرهنگ لغت هوشیار