مغلوب شدن، شکستگی، خردشدگی، در علم زمین شناسی گسیختگی سنگ ها و جدا شدن آن ها، در علم فیزیک انکسار شکست خوردن: هزیمت یافتن، مغلوب شدن، گریختن از پیش دشمن، شکست یافتن شکست یافتن: هزیمت یافتن، مغلوب شدن، گریختن از پیش دشمن، شکست خوردن شکست دادن: کنایه از مغلوب کردن، منهزم ساختن شکست و مکست: شکسته، پر پیچ و خم