جدول جو
جدول جو

معنی شکافته

شکافته((ش تَ تِ))
چاک خورده، پاره شده، شکسته
تصویری از شکافته
تصویر شکافته
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شکافته

شکافته

شکافته
چاک خورده رخنه یافته، پاره شده دریده، شکسته، نشات یافته پدید آمده، منتج حاصل شده، استشاق یافته مشتق
فرهنگ لغت هوشیار

شکافتن

شکافتن
چاک دادن، چاک کردن، پاره کردن، دریدن، شکاف خوردن، چاک شدن، چاک خوردن، دریده شدن
شکافتن
فرهنگ فارسی عمید

شکوفته

شکوفته
واشده. (ناظم الاطباء). شکفته. دمیده. رجوع به شکفته شود
لغت نامه دهخدا

شتافته

شتافته
اشتافته. عجله کرده. شتاب کرده. شتابیده. (از ناظم الاطباء). رجوع به اشتافته شود
لغت نامه دهخدا