معنی شکارچی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با شکارچی
شکارچی
- شکارچی
- آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، شِکارگَر، شِکارگیر، صَیّاد، صِیداَفکن، صِیدبَند، صِیدگَر، قانِص، نَخجیرگان، نَخجیرگَر، نَخجیرگیر، نَخجیروال، نَخجیرزَن، مُتَصَیِّد، حابِل
فرهنگ فارسی عمید