معنی شقل - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با شقل
شقل
- شقل
- بسنجیدن دینار را، گاییدن زن را، گرفتن و بالا بردن سنجیدن وزن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شقل
- شقل
- آرمیدن با زن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، وزن کردن دینار و سنجیدن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). معرب بابلی ’شغلو’، سنجیدن و وزن کردن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا