جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شق و رق

شق و رق

شق و رق
چوبسان راست و خشک صاف و هموار و سخت مانند کاغذ آهار دار، کسی که راست و مستقیم راه رود. یا شق و رق راه رفتن، راست و مستقیم راه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار

شق و رق

شق و رق
کسی که راست و مستقیم راه رود. (فرهنگ فارسی معین). که با قامت کشیده به راه رود. در اصطلاح عامیانه، راست راست: دویست هزار تومان مال مردم را خورده و شق و رق در خیابانها میگردد. آفتابه دزدها در محبسند لکن دزدهای چندمیلیونی شق و رق گردش میکنند. (یادداشت مؤلف).
- شق و رق راه رفتن، راست و مستقیم راه رفتن. (فرهنگ فارسی معین).
، صاف و هموار و سخت، مانند کاغذ آهاردار. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

تق و لق

تق و لق
هر چیزی که از کار افتاده و نظم و ترتیب آن به هم خورده باشد، ویژگی ماشینی که پیچ ومهره اش از هم دررفته باشد
تق و لق
فرهنگ فارسی عمید

لق و دق

لق و دق
نادرست نویسی لغ و دغ پارسی است زمین سخت و بی گیاه زمین هموار و سخت که فاقد درخت و گیاه باشد
فرهنگ لغت هوشیار

لق و پق

لق و پق
نادرست نویسی لغو پغ پارسی است چیزی که در جای خود جنبان باشد نا استوار که در جای خود بجنبد: پیچ و مهره لق. یا تخم مرغ لق. تخم مرغ فاسد شده وگندیده. یا لق و لق. نااستوار و سست
فرهنگ لغت هوشیار