معنی شعرباف - فرهنگ فارسی معین
معنی شعرباف
- شعرباف((شَ))
- کسی که از موی یا ابریشم پارچه بافد، موی تاب
تصویر شعرباف
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با شعرباف
شعرباف
- شعرباف
- موتاب، موی تاب، کسی که از موی یا ابریشم پارچه می بافد
فرهنگ فارسی عمید
شعرباف
- شعرباف
- کسی که اشعار بی ارزش گوید. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
شعر باف
- شعر باف
- پرند باف کسی که از موی (یا ابریشم) پارچه بافد موی تاب. کسی که اشعار بی ارزش گوید
فرهنگ لغت هوشیار
شعربافی
- شعربافی
- سرودن اشعار بی ارزش. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به شِعرباف شود
لغت نامه دهخدا