جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شطاح

شطاح

شطاح
گستاخ و فحاش و بیشرم. (از فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء) ، شهوت پرست. (ناظم الاطباء) ، کسی که شطحیات گوید. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

شطار

شطار
زیرک باهوش، چالاک چابک، کسی که در دکان نانوایی نان بتنور زند، مردی جست و چابک که با لباس مخصوص پیشاپیش شاهان و امیران رود و یا نامه ای را به سرعت به مقصد رساند پیاده چالاک. باهوش زیرک آب زیر کاه، فرومایه، دشنه کش چاغو کش شترنگباز، منگیا گر منگورز (قمار باز)، جمع شاطر، نوندان نانگیران
فرهنگ لغت هوشیار

شطاحی

شطاحی
ژاژ خایی، بی شرمی شوخی گستاخ جری بی شرم، کسی که شطحیات گوید. گستاخی بیشرمی، گفتن شحیات
فرهنگ لغت هوشیار