جدول جو
جدول جو

معنی شش و پنج زن

شش و پنج زن((~. زَ))
کنایه از قمار باز و کسی که هر چه دارد در معرض تلف و نابودی می گذارد، کسی که از هر تعلقی آزاد است
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شش و پنج زن

شش و پنج زن

شش و پنج زن
قمارباز. (ناظم الاطباء). کنایه از قماربازان باشد. (برهان) (آنندراج) ، پاک و بی عیب. (ناظم الاطباء). آزادگان کامل را نیز گویند. (برهان) (آنندراج) ، آنکه هرچه دارد در معرض تلف آرد. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

شش و پنج زنان

شش و پنج زنان
شش و پنج زن. رجوع به شش و پنج زن شود
لغت نامه دهخدا

شش پنج زن

شش پنج زن
شش و پنج زن که شش پنج زند و بازد، و شش پنج نوعی قمار است:
لیک گر میرم ندارم من کفن
در قمار مفلس شش پنج زن.
مولوی.
، شش و پنج. شش پنج. (ناظم الاطباء). رجوع به شش پنج شود، کسی که هرچه باشد در معرض تلف آرد. (ازآنندراج) :
شش پنج زنان داو برده
اما همه نقش یک شمرده.
خاقانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا