جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شرم

شرم

شرم
آزرم، حیا، حالت انفعال که هنگام حرف زدن یا ارتکاب عملی به شخص دست می دهد، کنایه از ناموس، آلت تناسلی، برای مِثال بدو گفت کآن خون گرم من است / بریده ز تن باز شرم من است (فردوسی - ۶/۲۰۰)
شرم داشتن: باشرم بودن، باحیا بودن، خجلت داشتن، آزرم داشتن
شرم
فرهنگ فارسی عمید