جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شجانیده

شجانیده

شجانیده
ویژگی کسی یا چیزی که به سبب سرما از حال رفته باشد، سرماخورده، سرمازده
شجانیده
فرهنگ فارسی عمید

شجانیده

شجانیده
اسم مفعول از مصدر شجانیدن. کسی و چیزی را گویند که بسبب سرمای سخت از جای خود و از حال خود گشته باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا

سجانیده

سجانیده
کسی یا چیزی که به سبب سرمای سخت از حال خود گشته باشد
سجانیده
فرهنگ لغت هوشیار

سجانیده

سجانیده
از سجانیدن. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). کسی را یا چیزی را گویند که بسبب سرمای سخت از حال خود گشته باشد. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا