جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شترکینه

شترکینه

شترکینه
کینه شتری. آنکه کینۀ سخت دارد. آنکه کینه از یاد نبرد. (یادداشت مؤلف). سخت کینه که بی اذیت و انتقام دست برندارد. (فرهنگ نظام). آنکه در نگاه داشتن بغض و عداوت دشمنان به دل حد و اندازه نگاه ندارد. (امثال و حکم دهخدا). کینه شتری. سخت کینه. کینه ور. کینه توز. بددل، کنایه از منافق و کینه ور است. (آنندراج). بداندیش. (ناظم الاطباء). غدار. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

شترکین

شترکین
اشترکین. شترکینه. پرکینه. کینه توز. که چون شتر کینه دارد. رجوع به اشترکین شود
لغت نامه دهخدا

مشترکین

مشترکین
جمع مشترک، همبستان جمع مشترک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مشترکین روزنامه ها
فرهنگ لغت هوشیار