جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شبکوک

شبکوک

شبکوک
درویش فقیر، درویشی که شب روی بلندی رود و باواز بلند مردم را دعا کند و صدقه خواهد
فرهنگ لغت هوشیار

شبکوک

شبکوک
درویش، فقیر، درویشی که شب روی بلندی مانند پشته یا درخت می رفت و به آواز بلند مردم را دعا می کرد و صدقه می خواست، برای مِثال زهی جوفروشان گندم نمای / جهانگرد شبکوک خرمن گدای (سعدی۱ - ۱۲۶)
شبکوک
فرهنگ فارسی عمید

شبکوک

شبکوک
شبکو. شبکوکا. شبکوکه. نوعی از گدایی باشد و آن چنان است که شبها بر بالای مناری یا پشته ای یا درختی که در میان محله واقع باشد برآیند وبه آواز بلند یک یک از مردم محله را نام ببرند و دعاکنند تا به ایشان صدقه بدهند. (برهان) :
همچو شبکوکی کنم من ذکر و بانگ
تا رسد از بامهایم نیم دانگ.
مولوی.
زهی جوفروشان گندم نمای
جهانگرد و شبکوک خرمن گدای.
سعدی.
رجوع به شبکو شود، ساعت که مبداء آن شب هنگام گیرند و میزان کنند و گذارند تا کار کند
لغت نامه دهخدا

شبکوکه

شبکوکه
درویش فقیر، درویشی که شب روی بلندی رود و باواز بلند مردم را دعا کند و صدقه خواهد
فرهنگ لغت هوشیار

شبکور

شبکور
ویژگی آنکه در شب جایی را نبیند، در علم زیست شناسی جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب پره، شب یازه، شبکور، مُرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
شبکور
فرهنگ فارسی عمید

شبکوکه

شبکوکه
شبکو. شبکوک. شبکوکا. نوعی از گدایی باشد. (برهان). و رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا

شبکوکا

شبکوکا
شبکو. شبکوک. شبکوکه. به معنی شبکوک است که گدایی بالای منار باشد. (برهان قاطع) :
به شاخ گلبنان آن شوریده بلبل
چه شبکوکا زند تا صبح کوکا.
غضایری رازی.
و رجوع به شبکو و شبکوک شود
لغت نامه دهخدا

شبکور

شبکور
دهی از دهستان سوسن ایذه شهرستان اهواز. دارای 330 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا