جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شبق

شبق

شبق
شهوتی و آزمند به آرمیدن با زن. (از ناظم الاطباء). شدیدالشهوه. (محیط المحیط)
لغت نامه دهخدا

شبق

شبق
در اصطلاح عامه، ترکه. (از دزی ج 1 ص 722). شاخۀ نازک عصامانند، عصا و چوبدست: شبقه بالعصا، او را با عصا بزد. (از محیط المحیط) ، سنبۀ تفنگ. (از دزی ج 1 ص 722)
لغت نامه دهخدا

شبق

شبق
ناگوارد شدن از گوشت. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، سخت آزمند شدن به آرمیدن بازن (و گاه این معنی در غیر انسان نیز آید). (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). انعاظ. (بحرالجواهر)
لغت نامه دهخدا