جدول جو
جدول جو

معنی شبستان

شبستان((شَ بِ))
خوابگاه، حرمسرا، قسمی از مسجد که دارای سقف است
تصویری از شبستان
تصویر شبستان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شبستان

شبستان

شبستان
حرمسرا، خوابگاه، و آن قسمت از مسجدهای بزرگ که دارای سقف باشد
شبستان
فرهنگ لغت هوشیار

شبستان

شبستان
قسمت سقف دار مسجدهای بزرگ، حرم سرا، برای مِثال گر این نامور هست مهمان تو / چه کاراستَش اندر شبستان تو (فردوسی - ۱/۸۰)، خوابگاه، برای مِثال شب ما روز نباشد مگر آنگاه که تو از شبستان به در آیی چو صباح از دیجور (سعدی۲ - ۴۵۴)
شبستان
فرهنگ فارسی عمید

شبستان

شبستان
خوابگاه. (ناظم الاطباء). به معنی شب خانه است که حرمسرای پادشاهان و خلوتخانه و خوابگاه ملوک و سلاطین باشد. (برهان قاطع). آن حصه از سرا که جای توقف در شب است و اکنون آن را اندرون و اندرونی و زنانه گویند. (فرهنگ نظام). حرمسرای. (ناظم الاطباء) :
برون آوریداز شبستان اوی
بتان سیه چشم خورشیدروی.
فردوسی.
گر این نامور هست مهمان تو
چه کارستش اندر شبستان تو.
فردوسی.
برآمد برین نیز یک چند گاه
شبستان ایرج نگه کرد شاه.
فردوسی.
فریدون شبستان یکایک بگشت
بر آن ماه رویان همه برگذشت.
فردوسی.
کعبه خاتون دو کون، او را در این خرگاه سبز
هفت بانو بین پرستار شبستان آمده.
خاقانی.
گفتی شما چگونه و چونست نزلتان
ما شاد و نزل ما ز شبستان صبحگاه.
خاقانی.
از آنگه که تابع شد اقبال او را
عروس ظفر در شبستان نماید.
خاقانی.
، در مساجد جایی را گویند که درویشان و غیر ایشان در آن قسمت عبادت کنندو شبها نیز به خواب روند. (برهان). آن قسمت از عمارت مسجد که از هیچ طرف باز نیست و دخول و خروج به آن از درها است چون در شبهای سرد نماز جماعت در آنجا خوانده میشود، شبستان نامیده شده. (فرهنگ نظام). آنجای از مزگت که در آن عبادت کنند و شبها در آنجا به خواب روند. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

آبستان

آبستان
حامله باردار (انسان و حیوان و گیاه)، یا مثل آبستنان رفتن، سخت بکاهلی و آهستگی راه رفتن، مخفی نهفته نهان. یا آبستن بودن، حامله بودن باردار بودن، آبستن از کسی. رشوه نهانی از کسی گرفته بودن، یا شب آبستن است. وقوع حوادث تازه محتمل است
فرهنگ لغت هوشیار

سبستان

سبستان
پارسی تازی گشته سپستان از گیاهان درختی است از تیره گاو زبانیان که دارای برگهای متناوب و گاهی متقابل است. پهنک برگها قلبی شکل و مضرس میباشد میباشد. گلهایش پیوسته جام و سفید یا زردند. میوه اش بشکل آلبالوست و از آن شیره ای لزج و بیمزه استخراج کنند که در تداوی جهت رفع اسهال و ناراحتیهای دستگاه تنفس و سرفه بکار میرود. ارتفاع آن در گونه ها به 9 متر میرسد اطباء الکلبه دبق مخاطه مخیطا
فرهنگ لغت هوشیار