جدول جو
جدول جو

معنی شب کلاه

شب کلاه((~. کُ))
کلاهی که در شب یا در موقع خواب به سر گذارند
تصویری از شب کلاه
تصویر شب کلاه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شب کلاه

شب کلاه

شب کلاه
کلاهی سبک که شب یا در موقع خواب به سر گذارند، کلاه سیاه
شب کلاه
فرهنگ لغت هوشیار

شب کلاه

شب کلاه
کلاهی که در شب و در هنگام خواب بر سر گذارند. (ناظم الاطباء). کلاهی که در شب خصوص برای خواب به سر میگذارند. (فرهنگ نظام) ، عرقچین، کلاه سیاه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

شه کلاه

شه کلاه
شاه کلاه. کلاهی مخصوص بزرگان در ایام سلام در خدمت پادشاهی. (یادداشت مؤلف) :
چوشه کلاه دمی گوش باش وین سخنان
که در حکایت رختست یاد گیر از بر.
نظام قاری (دیوان ص 16).
آئینی که چشم هیچ عین البقری و گوش هیچ شه کلاهی ندیده و نشنید. (دیوان نظام قاری ص 152).
ز افتادگی وز ره قدر و جاه
همه کفش باشیم و او شه کلاه.
نظام قاری (دیوان)
لغت نامه دهخدا

شال کلاه

شال کلاه
نوعی عمامه که در عهد قاجاریه جزو لباس رسمی محسوب میشد
شال کلاه
فرهنگ لغت هوشیار

کج کلاه

کج کلاه
کسی که کلاه را کج بر سر می گذارد
کنایه از معشوق زیبا و مغرور
کج کلاه
فرهنگ فارسی عمید