جدول جو
جدول جو

معنی شأو

شأو
سبقت گرفتن، کندن، غایت هر چیز، تک، ته، مهار شتر، به شکل شتر، خاک چاه، زنبیل
تصویری از شأو
تصویر شأو
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شأو

شاو

شاو
پیش افتادن، کندن، پایان، تگ ته، خاک چاه، افسار شتر، سبد، پیش افتادن سبقت گرفتن، کندن (چنان که خاک را از چاه)، غایت هر چیز نهایت، غور تک ته، زمام ناقه مهار شتر، پشکل شتر، زنبیل
فرهنگ لغت هوشیار

شجو

شجو
گریستن، نیاز، اندوه، اندوهاندن، شادانیدن ازواژگان دوپهلو
شجو
فرهنگ لغت هوشیار

شدو

شدو
اندکی، آهنگ (قصد)، زی (جانب)، مانندکردن، راندن شتران را، سراییدن
شدو
فرهنگ لغت هوشیار