جدول جو
جدول جو

معنی شاه پسند

شاه پسند((پَ سَ))
گیاهی است زیبا که سردسته تیره شاه پسندها است و جزو رده دولپه ای های پیوسته گلبرگ است. ساقه این گیاه چارگوش و زاویه دار و برگ هایش بیضوی دراز با دندانه های عمیق است. گل هایش به رنگ های سفید و قرمز و بنفش و زرد و آبی و غیره دیده شده است
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شاه پسند

شاه پسند

شاه پسند
گلی زیبا که برنگهای سرخ و سفید و زرد و بنفش و درشت که بوته های آن دارای ساقه های خاکی رنگ می باشد
فرهنگ لغت هوشیار

شاه پسند

شاه پسند
گیاهی زینتی با گل های رنگارنگ چتری و برگ های بیضی شکل
شاه پسند
فرهنگ فارسی عمید

شاه پسند

شاه پسند
که شاه پسندد. مرضی ِ سلطان. آنچه پسندِ شاه شود. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا

شاه پسند

شاه پسند
گلی است به شکل بوق کوچک که رنگهای مختلف دارد. (از فرهنگ نظام). تیره شاه پسند دارای برگهای متقابل. بعضی از آنها درخت یا درختچه و بعضی بوته های کوتاهند. جنس مهم آنها یکی شاه پسند است که گلهای رنگین چتری دارد و برای زینت کاشته میشود و جنسهای دیگر آن بصورت درختچه است و از نقاط گرم بمنطقۀ معتدله برده شوند و زینتی هستند. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 251).
- شاه پسند درختی، نوعی از شاه پسند است.
- شاه پسند دوایی. رجوع به اکبو بران شود.
، قسمی از مرکبات لیمویی رنگ سخت پوست بصورت گلابی که طول آن به نه سانتی متر میرسد. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

شاه پسند

شاه پسند
نام محلی در کنار راه کرمانشاه و قصرشیرین میان ماهی دشت و چارریز در 604 هزارگزی تهران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

شاه پرند

شاه پرند
نام بانوی ایرانی که نوۀ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی بوده است. شاه پرند به عقد ازدواج ولید بن عبدالملک خلیفۀ اموی درآمد و یزید سوم و ابراهیم را آورد. (تاریخ ادبیات براون ج 1 ص 472). رجوع به شاه آفرید و شاهفرند و شاهفریدو شاهین شود و این همه اختلاف ضبط نام این بانوست
لغت نامه دهخدا